رمان خوان
دانلود رمان
رمان نوشدار بانو
  • حجم: 1.69 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

سپیده در رمان نوشدار بانو، دختر روستایی وساده ای است که کنار مادربزرگ پدری اش زندگی می کند. رویا ها و ارزوهای کوچک بزرگی دارد. که یک روز کاخ سفید آرزوهایش نابود شد. دنیای صورتی اش سیاه شد! شنیدید که می گویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست!؟ سپیده از روستا می گریزد. قاچاقی به کشورترکیه می رود. اتفاقاتی برایش رخ می دهد که مجبور می شود….

نام این اثر: رمان نوشدار بانو
نگارنده: نجمه شهرکی نیا
سبک: عاشقانه، اجتماعی

قسمتی از رمان نوشدار بانو

سرم پایین بود، نمی دونستم چه کنم. چشمانم لبالب از اشک پر بودند. روی سرم شاباش می ریختند، از آینه به سیاوش خیره می شود، لعنت به او لعنت! لبانم از شدت بغض، می لرزیدند. دستان ظریفم را در هم کرده بودم. دست گرمی روی دستم می نشیند. با دیدن دست سیاوش، با چندش دستم را عقب می کشم. با نفرت از پشت آن تور نگاهش می کنم.

با صدایی که سعی می کردم نلرزد، گفتم:
– دست نجستتو بهم نزن.
سیاوش لبخند چندشی می زند، سرش را نزدیک گوشش می کند، پچ می زند:
– بالاخره هم مال خودم شدی…
پلک هایم را با غم بستم. کجاست امیر صداریش؟
با صدای عاقد، قلبم برای لحظه ای یادش می رود که باید بتپد. نفس هایم کشدار تند می شود:
– بسم…..

چیز دیگری نمی شنوم! چند دقیقه بعد محرم به حرام ترین مرد روی جهان می شود.
– برای بار سوم می پرسم آیا وکیلم؟ «آیا وکیلم؟»
وکیل؟ گویا عاقد دیوانه بود! مگر گریستن این عروس سیاه بخت را نمی بیند؟
بغضم دیوانه وار قصد خفه کردنم را داشت، دستی به گلویم می کشم…با ضربه ای که سیاوش به پهلویم می زند، نفسم بند می آید.

خرید کتاب
40,000 تومان
https://romankhaan.ir/?p=1212
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!