رمان خوان
دانلود رمان
  • نام: رمان بی بهانه
  • ژانر: عاشقانه، پلیسی
  • نویسنده: loneAdi
  • ویراستار: رمان خوان
  • تعداد صفحات: 1047

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان بی بهانه از loneAdi با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان از زندگی عادی دختر 18 ساله ای به نام بِتسابه شروع میشه. بِتسابه پشت کنکوریه و خیلی سخت برای رسیدن به هدف های آینده اش تلاش میکنه. اما سرنوشت این راه بی حاشیه رو برای اون کافی نمیدونه و زندگی بِتسابه رو درگیر احساسات گنگی میکنه. احساساتی که خودِ بِتسا باید درموردش تصمیم بگیره. ورود سعید به فکرش آغازی برای تجربه های جدید میشه. اما این تجربه ها با سعید به پایان نمیرسه و قشنگه…

خلاصه رمان : بی بهانه

رو تخت نشستم و سرمو بین دستام گرفتم… خودمو سرزنش کردم… به سادگی خودم خندیدم… به همه ی دخترانه هایی که از نگاه خاکستری اون عشق رو تعبیر کرد… من یه دختر ساده بودم.. یکی که تا یکی به روش لبخند بزنه عاشق میشه… ساده و بی تجربه… شاید مامان راست گفت… شاید انقدر درس خونده بودم که آداب معاشرت از یادم رفته… انقدر که نگاه ها و رفتارها رو درک نمیکنم و ته تهش تو مغز معیوب خودم با فرمول های ریاضی و فیزیک ازشون هر نتیجه ای که دلم می خواست می گرفتم… چقدر من ساده ام که از نگاه یه پسر بیست ساله

عشق طلب کردم. مامان وارد اتاق شد.. با دیدن من یکی از ابروهاشو بالا انداخت. انگار از اینکه انقدر سریع به حرفش عمل کردم متعجب بود. مامان- آفرین. پاشو یه آب به دست و صورتت بزن یه چند لقمه صبحونه بخور. بدو. و سریع از اتاق بیرون رفت… دوباره به فکر فرو رفتم… سعید عاشق من نبود ولی من چی؟… چند بار از خودم سوال کردم. من بودم؟… ولی فقط به صدای گنگ بود… یه صدا که از سردرگمی منشا می گرفت… سردرگمی یه دختر هجده ساله‌ی کم تجربه… کسی که دنبال یه احساس تازه، یه محبت نو واسه پرکردن خلاهاش بود…

خلاهایی که هیچوقت پدر تحصیل کرده‌ش با اون چهره همیشه جدیش نتونست پر کنه… و یا حتی مادرش با نثری استادانه شاهنامه‌ی فردوسی… و یا حتی برادری که می خندوندش ولی هیچ وقت نتونست در مقام یه خواهر باهاش درد و دل کنه… برادری که هیچ وقت جدی نگرفتش. من بتسابه فکور بودم… اسمی که تو هر محیط آموزشی می تونست حرفی برای گفتن داشته باشه… یه اسم بادکنکی که شخصیت متزلزلمو زیرش پنهون کردم… این من بودم…. دختری که پدر و مادرش جز کتاب آموزشی و تحصیل نیاز دیگه ای تو وجودش ندیدن…

خلاصه کتاب
داستان از زندگی عادی دختر 18 ساله ای به نام بِتسابه شروع میشه. بِتسابه پشت کنکوریه و خیلی سخت برای رسیدن به هدف های آینده اش تلاش میکنه. اما سرنوشت این راه بی حاشیه رو برای اون کافی نمیدونه و زندگی بِتسابه رو درگیر احساسات گنگی میکنه. احساساتی که خودِ بِتسا باید درموردش تصمیم بگیره. ورود سعید به فکرش آغازی برای تجربه های جدید میشه. اما این تجربه ها با سعید به پایان نمیرسه و قشنگه...
خرید کتاب
رایگان
https://romankhaan.ir/?p=11532
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات
  • بهنوشه
    9 آذر -622 | 00:00

    بله، من به دنبال رمانی هستم که داستانش در دوره تاریخی واقعی اتفاق بیفتد، پیشنهادی دارید؟

  • بهرام
    9 آذر -622 | 00:00

    بعضی اوقات فقط میشه با یه کتاب خوب و فضای اون درگیر شد و همه چیز رو فراموش کرد.

  • پی شاد
    9 آذر -622 | 00:00

    خواندن کتاب‌ها از ازدیاد دانش، افزایش تمرکز و بهبود سلامت روانی برخودار هستند.

  • پیروزه
    9 آذر -622 | 00:00

    صدای چرخش صفحات کتاب بهترین موسیقی برای استراحت ذهنی منه.

  • جوانمرد
    9 آذر -622 | 00:00

    سلام، به نظر شما پسوند فایل رمانی چیست؟

  • پارسا
    9 آذر -622 | 00:00

    ایول، رمانی که تازه تمومش کردم خیلی هیجان انگیز بود!

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان خوان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!